بچه های آفتاب برنامه سی وسوم

موضوع : شکرنعمت

نویسنده: آقای فرجی

با شروع برنامه دوربین نشان می دهد که:

عروسک از فاصله ی بسیار نزدیک در حال خواندن کتاب است!

مجری با دیدن این صحنه با تعجب می گوید: وای،وای،وای!

عروسک که صدای آقای مجری را می شنود می گوید: اتفاقی افتاده، با کی هستید؟

مجری جواب می دهد: با شما هستم عزیزم ، اینقدر سرتو نزدیک کتاب گرفتی چشمهای قشنگت ضعیف میشه!

مجری: یکدفعه متوجه بچه ها می شود و با بچه ها (متعجب) سلام و علیک می کند

بنام خداوند رنگین کمان        خدای من و تو خدای جهان

خدای مکان و خدای زمان       خداوند بخشنده مهربان

بعد رو به عروسک نگاه می کند و می بیند که عروسک با نور بسیار کم در حال نوشتن مشق است.

مجری تا عروسک را در این حال می بیند می آید و نور را با روشن کردن لامپ زیاد می کند.

عروسک می گوید آخیش چه خوب شد.

مجری می گوید: عروسک من ،شما خودت باید مواظب باشی اگر این کار رو ادامه بدی و مراقب چشمت نباشی و از اون خوب استفاده نکنی چشم هات اذیت می شن، قرمز می شن، زشت می شن و...

می خوای بدونی اگر چشم هات ضعیف بشه چه اتفاقی می افته؟

عروسک می گوید: بله، مگه چطور می شه؟

مجری با کمک بچه ها و با سئوال و جواب کردن از بچه ها به عوارض کار عروسک می پردازد.

مجری یک پارچه ی توری یا نازک می آورد وجلوی چشم های عروسک می بندد.

(در اینجا دوربین به جای عروسک با آن پارچه ی توری یا نازک نگاه می کند و همه جا را تار و سیاه و سفید و... می بیند.)

مجری خطاب به عروسک می گوید حالا بیا همین طوری یک نقاشی را ببینیم یک تصویر را ببین و بگو در این تصویر چه چیزهایی می بینی؟

عروسک فقط  چند توضیح کوچک می تواند بدهد... وبعد خسته شده و آن پارچه را از چشمش پایین کشیده می گوید: وای چقدر بده چشم آدم ضعیف بشه!

آقای مجری می گوید: می خواهی چشمت همیشه سالم باشه و همیشه خوب و زیبا ببینی؟

عروسک می گوید: بله بله بله.

آقای مجری می گوید: پس باید از چشمت خوب مراقبت کنی.

با دست کثیف به چشمت دست نزنی.

وقتی می خوای تلویزیون ببینی زیاد جلو نری وبا فاصله به تلویزیون نگاه کنی.

وقتی می خوای کتاب بخونی با فاصله ی نزدیک به کتاب نگاه نکنی.

[در حال گفتن مطالب توسط مجری، می توان تصاویری نشان داد که بچه ای مثلا بادست کثیف به چشمش دست می زند و روی این تصویر باعلامت ضربدر قرمز کشیده شده که کار بدیه یا تصویر بچه ی نزدیک به تلویزیون و...]

عروسک می گوید: اگر بخواهیم گوش ما ، دست وپای ما ، دل ما سالم باشند و درد نگیرند باید چه کار کنیم؟

مجری می گوید: باید از اونها درست استفاده کنیم، مثلا صدای بلند برای گوش ما ضرر داره، خوردن غذاهای نامناسب باعث میشه دلمون درد بگیره و...

مجری از عروسک می پرسد:

حالا به نظر تو اگر بخواهیم ازکفشمون درست استفاده کنیم باید چه کار کنیم؟ آیا اگر با کفشمون مدرسه بریم، فوتبال بازی کنیم، دیوار یا سنگ رو شوت کنیم سالم میمونه و پاره نمیشه ؟

وعروسک جواب می ده: ما باید برای فوتبال بازی کردن از کفش مخصوص ورزش استفاده کنیم و دیوار و سنگ را شوت نکنیم.

مجری می پرسه: اگر بخواهیم لباسمون سالم بمونه چه کار کنیم؟ آیا اگر با لباس مدرسه بخوابیم، ورزش کنیم، غذا بخوریم و غذا روی اون بریزه ، از اون درست استفاده کردیم؟

عروسک فورا جواب میده: نه، نه!

مجری میگه: پس چی؟

عروسک میگه: لباس مدرسه رو باید وقت مدرسه بپوشیم و بعد از مدرسه که اومدیم توی خونه ، اونو در بیاریم و مرتب روی جا لباسی بذاریم.

مجری میگه: آفرین!

مجری بلافاصله میپرسه تو که اینقدر عروسک زرنگی هستی مدادت رو چطوری خوب ازش استفاده می کنی؟

عروسک با اشتیاق جواب میده که با مدادمون روی دفتر، مشقامونو می نویسیم، نقاشی می کشیم. بعد مدادمون رو توی جامدادی میگذاریم و زیر دست و پا نمی ندازیم تا بشکنه.

 مجری در نهایت رو به دوربین میگه: ما اگر بخواهیم از بابا مون  که برای ما چیزهای مختلف مثل لباس ، کفش و کتاب خریده و از مادرمون که توی خونه زحمت زیادی برای ما می کشه تشکر کنیم ...

عروسک بلافاصله ادامه میده که: باید از خودمون و وسایلمون مراقبت کرده و خوب استفاده کنیم.

مجری با انگشت اشاره به عروسک اشاره کرده و میگه : آفرین!