بچه های آفتاب برنامه سی و هشتم

کد تولیدات موسسه: 131

تاریخ: شنبه< هجدهم دي ماه 1395

مناسبت : وفات حضرت معصومه سلام الله علیها/موضوع : رازداری/قصه و نقاشی : ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : رازداری

نویسنده : آقای محمد ترکاشوند

ماهان بعد از ورد به صحنه و سلام و احوالپرسی نشاط اور با بچه ها

دوستان خیلی خوب و خوش اخلاق من امیدوارم هم حالتون و هم اخلاقتون خوب باشه

تابان :بچه های گل و مهربون سلام

بچه ها :سلااااام

حالتون خوبه

بععععله

ماهان: دوستای گلم

امروز یه روز خوب و استثناییه

آخه امروز میخایم در مورد یه مساله مهم با هم گفتگو کنیم

ما دوست داریم درباره کارهایی حرف بزنیم که موجب موفقیت ما میشه

امروز تصمیم گرفتیم درباره رازداری باهم حرف بزنیم

بچه ها کدومیک از شما حاضره چن جمله درباره رازداری حرف بزنه

بعد از انتخاب یکنفر و شنیدن سخنهای او مجری او رو تشویق میکنه با کف زدن دوستاش

تابان : بچه ها میدونید چرا رازداری رو انتخاب کردیم برای گفتگو

حقیقتش این بود که اقا معلم ما یک تکیف به من و دوست خوبم مجید داد که درباره رازداری تحقیق کنیم

دیروز مجید اومد خونه ما ,

مشغول مطالعه و تحقیق بودیم که زنگ خونمون بصدا درامد

پشت در ماهان بود

ماهان:بله دوستان رفتم داخل دیم چه مطالب خوب و مفیدی رو جمع و جور کردند خیلی کیف کردم و خوشم امد

از تابان و اقا مجید اجازه گرفتم نتیجه قسمتی از زحمتشون رو توی این برنامه بیارم و با استفاده از اونها یک برنامه خوب اجرا کنیم

تابان:ماهان جون مسابقه ضرب المثل ها رو هم برگزار میکنی ؟

ماهان:بله تابان جون حتما

ماهان رو به بچه ها :دوستای نازنینم یکی از کارهای خوبی که تابان و مجید انجام داده بودند جمع آوری تعداد زیادی ضرب المثل بود که اهمیت رازداری رو نشون میدادند

من و تابان تصمیم گرفتیم امروز با این ضرب المثلهای زیبا یه مسابقه ی با جایزه برای شما اجرا کنیم

تابان زحمت کشیده و هر ضرب المثل رو روی یک برگه کاغذ طراحی کرده و من به هر کدام از شما یکیش رو هدیه میدم

 

شیوه مسابقه

در پشت هر برگه نام هر کدام از حضار نوشته شود و سپس تقدیمشان شود

هریک از حضار بر میخیزد و ضرب المثل خودش رو برای جمع میخواند

مجری اصرار کنه که سایر افراد ,خوب به ضرب المثل دیگران گوش کنند

 

بعد از اینکار مجری تمام برگه ها رو جمع مینکه و بصورت قرعه سه یا چار تا از برگه ها رو انتخاب میکنه و از روی اسم پشت برگه ها این افراد رو روی صحنه میاره مرحله اول مسابقه اینه که هر کدومشون ضرب المثل تقدیمی بخودشون رو باید از حفظ بخونن

هرکس نتونست از دور خارج میشه

در مرحله بعد افراد باقیمانده باید یکی از ضرب المثلهایی که دوستانشون قبلا خونده بودند از حفظ بگن

اگر فقط یک نفر به اینکار موفق شد برنده است اگر بیشتر بودند دوباره مثه مرحله قبل باید یکی دیگه از ضرب المثلها رو ذکر کنند

در مرحله دوم به بعد حفظ کردن عین لفظ لازم نیست و توضیح معنا هم کافیست

جایزه فرد برنده اهدا شود و مجری این جملات رو در اهمیت رازداری بیان کند

بچه ها گاهی انسان اسیر دشمن میشه و گاهی اسیر خودش میشود

وقتی انسان راز خودش و خانواده و دیگران رو بر ملا میکنه همیشه دلنگرانه که فرد دوم هم به دیگری میگوید یا نه و بالاخره عاقبت کار چه میشود

این حالت یعنی انسان اسیر سخن خودش شده و اگر رازداری کنیم آنگاه سخن ما اسیر ماست و ما پیروز هستیم و آرام

ماهان :

هر چیز با ارزش رو بخواهیم نگهداری کنیم باید تعداد نگهبان هاش رو زیاد کنیم فقط یک چیز با ارزش هست که هر چقدر نگهبانش کمتر باشه بهتر حفظ میشه و اون اسرار و رازها هستند

مجری:دوستان عزیزم من امیدوارم هم اسرار و رازهای خودمون رو برای کسی نگیم و هم برای دوستان و سایر مردم رازدار باشیم تا همیشه مورد اعتماد دیگران باشیم

 

ضرب المثل های هم مضمون ـ اسرارت را به آدم لال هم نگو.(2) ـ اگر سَر بایدت، سِر را نگه دار.(3) (ناصرخسرو) ـ دل نباشد سفره، تا بازش كنی پیش همه.(4) ـ مشورت با هزار كس كن و راز خود با یكی مگوی.(5) ـ حرف از سی و دو دندان كه بیرون رفت، همه جا پر است.(6) ـ حرف، پَر دارد.(7) ـ حرفی كه از دهان درآید، گرد جهان برآید.(8) ـ اُستای پنبه‌زن، پنبه‌ات را بزن، هر چه دیدی دم نزن!(10) ـ سر بده، سرّ مده.(11) ـ باش چون پرده، رازدار كسان.(12)

ارسال نظر