بچه های آفتاب برنامه سی و نهم

کد تولیدات موسسه: 132

تاریخ: شنبه< بيست و پنجم دي ماه 1395

موضوع : تعصب/قصه و نقاشی : اصحاب فیل/دانشمندان بزرگ : ابن بیطار

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : تعصب

نویسنده : آقای محمد ترکاشوند

این برنامه رو ماهان شروع میکنه

رو به دوربین با تعجب میگه هنوز نیامده !!؟

اقای کارگردان ! من باید برنامه رو شروع کنم

چشم الان شروع میکنم

ماهان رو به حضار

سلاااااام بچه ها

حضار : سلااااام

حالتون خوبه

بعععله

ماهان با حالت شوخی :بچه ها خوشحال هستید که من بجای اقای مجری برنامه رو اجرا میکنم؟

بععععله

ماهان : خیلی خوشبحالتون نباشه الآنه که اقای مجری پیداش بشه

خیلی دوست دارم براتون تعریف کنم که چرا دیر کرده ولی شاید راضی نباشه

بچه ها یه سوال ازتون دارم ایا کار خوبیه که مساله شخصی و خصوصی اقای مجری رو من برای شما تعریف کنم

نعععع خیر

آفرین بچه ها ولی بهتون قول میدم وقتی ایشون اومد با اجازه خودشون براتون بگم یا خودشون تعریف کنن کع چرا دیر کردند

خب دوستان عزیزم کدومتون اماده اید که از ویژگیهای خوب معلمتون حرف بزنید

بعد از جواب

ماهان او را تشویق کند

یه سوال دیگه

کی میتونه خصوصیات خوب شهر خودش رو برامون تعریف کنه

بعد از جواب ضمن تشویق او یک مقدار از ویژگیهای اون شهر رو ماهان توضیح میده

در همین موقع مجری با تعجب رو به دوربین وارد میشه و به دوربین میگه

به به به به میبینم که ماهان برنامه رو شروع کرده بگذارید ببینم چکار کرده و تا کجا پیش رفته

مجری رو به حضار

بچه های دوست داشتنی سلاااام

بچه ها : سلاااااام

دوستای خوبم من خیلی ناراحت بودم که نتونستم به موقع به برنامه برسم ولی حالا که میبینم ماهان با کمک شما برنامه رو شروع کردند خیلی خوشحال شدم

مجری رو به ماهان

آفرین اقا ماهان ماشاالله

ماهان : خواهش میکنم بالاخره ما شاگرد شما بودیم یه چیزهایی یاد گرفتیم

اقای مجری شما که دیر اومدید من یه قولی به بچه ها دادم

مجری :

چه قولی دادی

ماهان:

قول دادم که با اجازه شما علت علت دیر امدن شما رو بگم چون با بچه ها مشورت کردم همه گفتند کار خوبی نیست بدون اجازه کارهای خصوصی دیگران رو بگیم

حالا اگه مایلید لطف کنید و برامون تعریف کنید

مجرس:چشم اقا ماهان حتما براتون تعریف میکنم

حقیقتش این بود که همسایمون زنگ زد و گفت پسر نوجوانم یه کاری با شما داره خیلی فوری

حمید میخاست یه مشورت با من کنه

من هم به ماهان گفتم شما برو شروع کن تا من برسم

حال حمید اصلا خوب نبود از دست خودش خسته شده و بود

حمید یه مشکلی پیدا کرده بود که شاید خیلی ها این مشکل رو داشته باشند

میگفت به یک تیم فوتبال علاقه شدیدی دارم اینقدر این علاقه زیاده که موجب دردسر برای خودم و اطرافیانم شده

وقتی بازی تیمم رو از تلویزیون تماشا میکنم همیشه از دست داور ناراحت میشم با اینکه همه کارشناسهای داوری میگن این صحنه پنالتی نبوده ولی من چون تیمم رو دوست دارم میگم نه هیر حتما پنالتی بوده و داور حق ما رو ضایع کرده

وقتی تیمم شکست میخوره همش بهونه میارم که چن تا بازیکن ما محروم بوده یا میگم بارون زمین رو گل کرده بوده و ...

 اقا حمید میگفت این علاقه سبب شده که با طرفدارهای تیمهای دیگه همیشه جر وبحث طولانی و خسته کننده میکنم و با ناراحتی از هم جدا میشیم

هر وقت تیم ما بازی داره استرس و اضطراب دارم

پدرم نگران این روحیه من شده

بابا میگفت شما میتونید کمکم کنید

ماهان : اقای مجری قبل از اومدن شنا من از بچه ها سوال کردم که از خوبیهای معلمشون و شهرشون تعریف کنند این کار هم زشته یعنی شبیه کار اقا حمیده؟

مجری :افرین ماهان جون مطلب خوبی رو گفتی

اگه کسی خوبیهای معلم و شهر و پدر و مادرش و ماشین و خونه اش رو بگع هیچ مشکلی نداره ولی حمید دچار یک مشکل اخلاقی شده بود فکر میکرد تیم خودش بی عیبه و بهترین تیم دنیاس (واس ماس)

او حتی وقتی تیمش بد بازی میکرد باز هم نمیتونست قبول کنه و جانب داری بیجا میکرد

حمید هیچوقت خوبی های تیم رقیبش رو نمیدید و ارزوی شکست رقیبش رو داشت

بچه حاضرید یه سوال از شنا بپرسم

بععععله

کی میدونه به این روحیه بد و طرفداری نابجا چی میگن؟

 

اگر کسی جوابش تعصب بود مجری تشویقش میکنه

اگر هم کسی نگفت مجری یا ماهان جواب رو میگن

بعد مجری توضیح میده

تعصب خیلی زشته و باعث میشه ما دوستانمان رو از دست بدهیم و همه اطرافیان ما رو ادم بی انصافی بدونند

تعصب ادم رو تندخو و خشن میکنه

تحمل ادم رو پایین میاره و سبب میشه دیگران ما رو در جمع خودشون راه ندن

آدم متصب روی نظرات نادرست خودش پافشاری میکنه و حق رو نمیپذیره

دوستان خوبم وقتی این حرفها رو برای اقا حمید گفتم خیلی خوشحال شد که با مشکل خودش اشنا شده

حمید تصمیم گرفت که دیگه از هیچ کس و هیچ تیمی طرفداری نا حق نکنه

اگه خوب بودند خوبیهاشون رو دوست داشته باشه و اگه بد هم بودند بدیهاشون رو قبول کنه و پافشاری بر اشتباه نکنه

دوستان گلم امیدوارم ماهم با آگاهی و دانش خوبیها و بدیها رو بشناسیم و هیچوقت تعصب نداشته باشیم

مسابقه و ابزار : بازی با حروف به این صورت که شرکت کننده ها باید حروفی را حدس بزنن که در کلمه مورد نظر ( مثلا تعصب ) وجود داشته باشد به تعداد حروف روی تخته خط کشیده می شود اگر حرفی درست بود در بالای خط و اگر حرفی غلط بود در پایین خط نوشته می شود هر حرف درست 10 امتیاز و شرکت کننده ای که تعداد بیشتری از حروف را حدس بزند برنده ماسبقه است . باید به ترتیب از شرکت کنندگان پرسیده شود.

 

ارسال نظر