برنامه قصه نقاشی قسمت بیست و یکم با حکایت ماجرای غدیر

کد تولیدات موسسه: 183

تاریخ: سه شنبه بيست و هفتم شهريور ماه 1397

در این برنامه نقاشی ماجرای غدیر توسط استاد صبوری آموزش داده می شود

داستان عید غدیر

در سال دهم هجرى، رسول خدا عازم سفر حج‏ شدند، و جمعیت كثیرى همراه ایشان بودند تعداد جمعیت را 90 هزار و تا بیش از 120 هزار نفر در تاریخ ثبت كرده اند، علاوه بر این جمعیت افراد بسیارى نیز از بلاد دیگر به سوى سرزمین مكه شتافتند.

پس از انجام مناسك حج در راه بازگشت از مكه و وادى غدیر خم (محل جدا شدن راههاى مدینه - مصر و عراق)

جبرئیل وحى آورد كه «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته‏»(3)

(اى رسول خدا، آن چیزى كه از سوى خدا (درباره على) به تو نازل شده به مردم ابلاغ كن، و اگر چنین نكنى رسالت‏ خداى را ابلاغ نكرده‏ اى‏».

حضرت در آن وادى فرود آمدند و تمامى مردم را در آن گرماى سوزان برگرد خویش جمع نمودند و پس از اقامه نماز ظهر به ایراد خطبه ‏اى طولانى پرداختند، و در ضمن آن چنین فرمودند:

«خداى مولاى من است و من مولاى تمامى مؤمنین ... هر كس كه من بر او ولایت دارم، على نیز مولاى اوست‏»

بعد پیامبر دعا مى ‏فرمایند «خدایا دوستان على را دوست‏ بدار، و دشمنانش را دشمن باش ...»

پیامبر بعد دستور دادند: تمامى كسانى كه در این جا حضور دارند باید، این خبر را به غائبین ابلاغ كنند، و پس از آنكه حضرت خطبه خویش را تمام كردند جبرئیل از جانب خدا وحى آورد «الیوم اكملت لكم دینكم‏» (4) امروز دین شما را كامل نمودیم ...

مرحوم علامه از طریق اهل سنت (حدود 60 سند) نقل مى ‏كند كه از جمله بیعت كنندگان با على علیه السلام در روز غدیر عمر و ابوبكر بودند كه آمدند پیش على ابن ابى طالب و این ولایت و امامت را برایشان تبریك گفتند و با ایشان بیعت نمودند»(5)

بعد پیامبر فرمودند «الولایة لعلى من بعدى‏»(ولایت و امامت ‏بعد از من با على است) و سپس مردم آمدند و با على- علیه السلام- به عنوان جانشین پیامبر بیعت نمودند.

این بود اجمال واقعه غدیر خم كه از مهمترین وقایع تاریخ و یكى از اعیاد اسلامى مى ‏باشد.

 

ارسال نظر